ترور استاد فیزیک و یک فرضیه

چند نکته در مورد ترور آقای دکتر محمدی:

اول اینکه این واکنش اول خیلی از سبز ها به اینکه فعالیت های ایشان ارتباطی به تحقیقات هسته ای نداشت و ایشان دانشمند هسته ای نبودند واکنش نادرستی است.
به این دلیل که اولا یک دانشمند هسته ای که طبیعتا فعالیت هایش خیلی زیر ذره بین است و سری ٬ نتایج تحقیقاتش را با این همه حساسیت هایی که از جهات مختلف وجود دارد ٬ مقاله نمی کند و بر روی وبسایتش نمی گذارد. دوم اینکه ٬ دانشمندان هسته ای ایران در واقع از نظر علمی قرار نیست که به یافته های جدیدی دست پیدا کنند و دست یافتن به دانش موجود که دهها سال پیش در کشور های صنعتی در زمینه انرژی هسته ای توسعه پیدا کرده است ٬‌هدف اینگونه تحقیقات است٬ بنابراین به احتمال زیاد نتیجه این شکل از فعالیت ها ٬ مقاله های علمی در نشریات روز دنیا نیست

نکته دیگر آنکه با رد کردن فرض دانشمند هسته ای بودن ایشان ٬ چه فرضیه ای برای دلیل ترور ایشان داریم؟ مثلا حمایت از جریان اصلاح طلب ؟‌این فرض با توجه به ناشناخته بودن و دامنه محدود تاثیر گذاری ایشان با توجه به هزینه ای که از ترور ایشان روی دست حکومت می ماند فرض درستی به نظر نمی رسد

با کنار گذاشتن چند تکه از اطلاعات موجود می توان به یک فرضیه قابل قبولی در این زمینه رسید
اول اینکه ظرف چند ماه گذشته تعدادی از دانشمندان هسته ای ایران سر از کشورهای دیگر درآورده و اطلاعاتی از برنامه های هسته ای ایران را افشا کرده اند. با اینکه حکومت رویکرد انکاری نسبت به این مساله پیش گرفت  و در بعضی از موارد هم ادعای ربوده شدن افراد را مطرح کرد٬‌اما به نظر می رسد که خواست شخصی دلیل اصلی این مهاجرت و افشاگری این دانشمندان هسته ای بوده است
طبیعتا حکومت از ادامه چنین روندی هراسان است و به عنوان یک قدم پیشگیرانه سعی در حذف تعدادی از دانشمندان هسته ای که به زعم حکومت دارای ریسک بالایی هستند را دارد. با توجه به فیلتر های ایدولوژیک که از ابتدا در استخدام این دانشمندان وجود داشته ٬ این ریسک بالا متوجه کسانی است که به علت اعتقادات مذهبی و همینطور وفاداری به نظام جمهوری اسلامی وارد لایه های حساس برنامه های هسته ای ایران شده اند٬‌اما طی جریانات اخیر ٬ مانند بسیاری دیگر از وفاداران  سابق نظام ٬به صف منتقدین پیوسته اند

بیان دیدگاه